عید سعید فطر
اذان عـشـق وزیـده، هـلال پـیـدا شد هزار پنجره رو سوی حـقـتعالی شد مراد من دم عیسی گرفت و دست قنوت هزار مرده به صوت نمازش احیا شد شـنـیـدن نـفـسـش در نـماز عـید خدا تـمام شوق من از رفـتن مـصلّی شد نـفـس نـفـس هـمه میآمـدند دنـبـالش همانکه نور نگاهش بسان موسی شد خشوع چشم ترش پایگاه عرفان است به یـمن بارش باران، بـهـار پیدا شد غزل حکایت عشاق بیپر و بال است که وقت بال گشودن قـنوتشان وا شد بـه شـوق فَـامَّـا الـسّـائـل فـلا تـنـهـر امـیـد عـفـو به دلهای اهـل تـقـوا شد |